۱. مشکل اصلی را پیدا کنید
هر وقت تنبلی سراغتان آمد، لحظهای تأمل کنید. ببینید مشکل کجاست و این مسئله ناشی از چه عامل یا عواملی است. تنبلی به طور کلی یک نشانه است، یعنی نتیجهای از یک مشکل محسوب میشود و خود معلول علتی است که باید کشف و حل شود. دلایل مختلفی برای تنبلی وجود دارد از جمله بیانگیزگی، خستگی، ترس، بیعلاقگی و…. دلایل تنبلی را کشف و سعی کنید با درمانش از عقبماندگی و بیانگیزگی ناشی از آن دور شوید.
۲. مشکل کشف شده را حل کنید
حال که دریافتید تنبلیتان از کجا ریشه گرفته است و علت آن چیست، برای رفع مشکل و درمان آن اقدام کنید. در یافتن راه حل مشکل و درمان تنبلی موارد زیر را در نظر داشته باشید.
۳.نظم در زندگی را فراموش نکنید
بینظمی و آشفتگی، انرژی زیادی از شما تلف میکند. بهویژه از لحاظ بصری، وقتی اطراف شما بههم ریخته و نامرتب است، انگیزه و انرژیتان افت میکند. خانهی نامرتب، ماشین یا میز کار بههم ریخته، همه و همه باعث میشوند نظم ذهنتان بر هم بخورد و برای فرار از این درگیری ذهنی، به آسانترین راه یعنی اجتناب از حل مسئله و تنبلی روی بیاورید.
۴. مثبت اندیشی یک اصل است
مغز ما به شکل شگفتانگیزی ورودیهایش را باور میکند. وقتی مدام خود را تنبل، ناتوان و بیانگیزه تصور میکنید، مغز این صفات را در خود نهادینه میکند و قدرت تغییر را از شما میگیرد. رخوت حاصل از منفینگری موجب تشدید تنبلی میشود
.
۵. زمان حال را دریابید
بیشتر ما در آرزوی آینده یا تأسف بر گذشته حال را قربانی میکنیم. لحظات خوب اسفند را در هیاهوی رسیدن به بهار از دست میدهیم. مسیر سفر را نادیده میگیریم و فقط به مقصد میاندیشیم، در حالیکه ارزش لحظهها فوقالعاده بیشتر از آنچه تصور میکنید است. برای درمان تنبلی باز کردن دروازههای فکر به سمت افقهای روشن ضروری است
.
۶. چشمانداز داشته باشید
چشماندازی از مزایای ترک و درمان تنبلی را در ذهن خود تصور کنید. سعی کنید به امتیازاتی که همت و تلاش برایتان به ارمغان میآورد، فکر کنید. با در نظر گرفتن مزایا، آینده و چشمانداز روشن، توان شما برای شروع فعالیتها دوچندان میشود و درمان تنبلی کار چندان دشواری نخواهد بود
.
بانشاط باشید
۷. با شادی از خواب برخیزید
رختخواب گرم و نرم، بالشی که کاملا به حالت دلخواه زیر سرتان قرار گرفته است و با جایگاه دستانتان کاملا هماهنگ است، همه چیز نشان از وضعیتی ایدهآل دارد تا اینکه صدای منزجرکنندهی زنگ ساعت شما را از رویای دلپذیرتان جدا میکند و از همین لحظه است که فرآیند تنبلی با جملهی «۵ دقیقه دیگر بلند میشوم» آغاز میشود. متخصصین معتقدند که این کار بدترین کار ممکن است. برای درمان تنبلی در شروع صبح باید یکباره و باانرژی، با شنیدن اولین فرکانسهای صوتی ساعت زنگدار از رختخواب بیرون پرید. هرچه صبح را بانشاطتر آغاز کنید، روز بهتری خواهید داشت. گاهی اوقات خوشاخلاقی در صبحگاه کمی دشوار است، ولی باور بفرمایید همه چیز با تمرین ممکن است. اگر هدفمند و پرانرژی از خواب بیدار شوید، کمکم رفتار شما تغییر میکند و همیشه صبح خوبی خواهید داشت
.
۸. اهداف دستیافتنی برای خود تعیین کنید
برای خود هدف داشته باشید. اهدافی که قابل دستیابی باشند و برای تلاش کردن به شما انگیزه بدهند. برای اینکه سرخورده نشوید، اهدافی در تناسب با استعدادها و مهارتهایتان داشته باشید. این موضوع بسیار مهم است. فرض کنید نه آمادگی جسمانی خوبی دارید و نه وضعیت مالی چندان مطلوبی، و با همهی این احوالات میخواهید در سال آتی قهرمان اسبسواری با مانع بشوید. خب طبیعتا این نوع هدفگذاری پوچ و بیمعنی است. فهرستی از اولویتهای خود تهیه کنید. این اولویتبندی باید بر اساس زمان و اهمیت کارها صورت بگیرد.
۹. ارزشها و اهدافتان را بازبینی کنید
رسیدن به اهداف و آرزوها، تلاش و پشتکار زیادی میطلبد. بخشی از نیروهای لازم برای این تلاش و پشتکار از اهمیت چرایی رسیدن به اهداف سرچشمه میگیرد. اگر هدف نهایی فراموش شود، تنبلی به سادگی وارد مسیر میشود و شما را به بیراههها میکشاند. پس لازم است در حین تلاش برای رسیدن به هدفتان گاهی اوقات بایستید و تجدید قوا و پیمان بکنید. تجدید پیمان یعنی مقصد مطلوبتان را به خاطر بیاورید و با خود تجدید عهد کنید که برای رسیدن به اهداف خود هر آنچه لازم است را انجام بدهید. میتوانید از خود بپرسید:
۱۰. «تو میتوانی» شعارتان باشد
شروع کنید. دست روی دست نگذارید و نترسید. اگر فکری در سر دارید آن را عملی کنید. از شکست نترسید. شکست خوردن تاوانی بدتر از تنبلی و یکجا نشستن ندارد. در بدترین شرایط با اقدام کردن و شکست خوردن، تجربه کسب میکنید؛ اما با تنبلی روحیه شما خراب میشود، همتتان از بین میرود و پوچ و بیارزش میشوید.
11. ورزش کنید
فواید ورزش وصفناشدنی و بیشمار است. اما مهمترین آن شادی و شوری است که در زندگی جاری میکند. با ورزش کردن، سرعت جریان خون افزایش مییابد و سوختوساز بدن بیشتر میشود. شاید نرمش صبحگاهی برای شما کمی دشوار باشد، اما حداقل تلاش کنید که ۱۵ دقیقه از وقت خود را به نرمشهای ساده اختصاص بدهید.
شروع کنید
۱۳. شروع
شروع کردن، سختترین بخش کار است. غلبه بر لختی و مقاومتی که نسبت به شروع کار جدید در ما نهفته است، اندکی دشوار است. با قدمهای کوچک شروع و تأثیر تغییرات جزئی را مشاهده کنید.
۱۴. از زمان نهایت استفاده را ببرید
سعی کنید، فعالیتهای خود را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید. وقتی که کارها بخش بخش باشند، انجام آنها سادهتر و شدنیتر است و ترس شما از شروع کردن کمتر میشود. گاهی اوقات علت تنبلی، گیج شدن و شلوغی بیش از اندازه موجود در کارهاست. برای اجتناب از گیجی و سردرگمی لازم است که کارها را کوچکتر کنید. تفکیک کارها به شما کمک میکند که هر کدام را با آرامش به ثمر برسانید و ضمنا میتوانید رفتوآمدی میان انجام هر کار داشته باشید، یعنی ضمن انجام کاری به اقدامات لازم برای سایر فعالیتها هم بپردازید و از آنجا که مرز میان هر فعالیت کاملا مشخص است، سردرگمی و آشفتگی به بار نخواهد آمد. کسانی که مدام از کمبود وقت مینالند، درست از زمان بهره نمیبرند و اتلاف وقت به شیوههای نامناسب موجب از دست رفتن زمان لازم برای پیگیری اموراتشان میشود. از طرف دیگر، عدم برنامهریزی آشفتگی ایجاد میکند و در آشفتگی، مغز قدرت مدیریت و تصمیمگیری درست را از دست میدهد. پس با درمان تنبلی به مغز بینوا رحم کنید
.
۱۵. اعتماد به نفس داشته باشید
مربی خودتان باشید. منبع انرژی و الهام خود بشوید. اگر هیچ مشوقی در اطراف خود ندارید، خودتان که هستید. به خودتان روحیه بدهید و هرگز نگویید «هرگز».
۱۶. در صورت نیاز از دیگران کمک بگیرید
بیشتر افراد دوست ندارند از دیگران کمک بخواهند. علت این مسئله، شاید خجالت و ترس از برخورد منفی دیگران باشد. در هر صورت ترسیدن از درخواست کمک، نگرشی ناسالم است. انسان موجودی اجتماعی است و بخشی از وجودش در ارتباط با اجتماع، کمک به سایرین و کمک گرفتن از آنها معنی پیدا میکند. فرآیند اجتماعی شدن یعنی توانایی تبدیل کردن من به ما. این فرآیند کمی سخت، اما بسیار مهم است.
۱۷. واقعبین باشید
برنامهریزی معقول داشته باشید و به آن پایبند بمانید. تحت هیچ شرایطی قوانینی را که برای انجام کارهایتان تنظیم کردهاید، بر هم نزنید که البته این به معنی ترک استراحت و تفریح نیست.
۱۸. خود را تشویق کنید
برای هر گامی که به سوی هدف برمیدارید لایق تشویق هستید. خود را دوست بدارید. به خود آفرین و خداقوت بگویید. جملات مثبت شما را تواناتر و باانگیزهتر میکند.
باانگیزه بمانید
۱۹. قدر خود را بدانید
همانطور که توضیح داده شد، تشویق کردن خودتان بسیار مفید است. با این کار ذهن شما تربیت میشود و یاد میگیرد که برای تشویق شدن نیاز به عملگرایی دارد و پاداش تنها زمانی در انتظارش خواهد بود که وظیفهاش را به خوبی و بدون تنبلی به سرانجام رسانده باشد.
۲۰. اهداف هفتگیتان را بنویسید
اهداف هفتگی شما را متمرکز و باانگیزه نگه میدارد. اهداف شما در هر مرحله از زندگی تغییر میکند. یادداشتبرداری از خواستهها و اهداف، ضمن منظمکردن افکارتان به شما انگیزه میبخشد و بعدها که به آنها مراجعه کنید برایتان جالب خواهد بود که چه مسیری را طی کردهاید
.
۲۱. بپذیرید که زندگی صحنه بُردوباخت است
برای لذت بردن از پیروزی قطعا باید بهای آن را بپردازید. نگذارید ترس از ناملایمات و چالشهای موجود در مسیر شما را دلسرد کند و به سمت تنبلی سوق دهد. زندگی در میان بستری از گلها تنها وقتی ممکن است که بهایی پرداخته باشید. از منطقه امن خود خارج بشوید. برای خروج از منطقه امن ناگزیر هستید برخی دردها و تلخیها را تجربه کنید.
۲۲. کار و کوشش ارزشمند است
تمام افراد موفق معتقدند که موفقیت حاصل ۹۹ درصد تلاش و عرق ریختن و تنها ۱ درصد استعداد و هوش است. هوش آشفته و برنامهریزی نشده هیچ نتیجهای به دنبال نخواهد داشت. موفقیت در کار، ورزش، زندگی و در کل همه چیز تلاش و تفکر میطلبد.
۲۳. در مسیر بمانید
گاهی اوقات پس از موفقیت به خود استراحت میدهید. خب تا اینجا مشکلی نیست اما گاهی این استراحت موجب میشود پشت شما باد بخورد و بازگشتن و از سر گرفتن کارها سخت بشود. پس با مشکل بزرگی روبهرو میشوید و دیگر آن باد به تندبادی خانه خرابکن تبدیل میشود که دستآوردهای شما را تحت تأثیر قرار میدهد.
۲۴. تسلیم نشوید
هرگز عقب نکشید. در مسیر رسیدن به هدف، هزارویک مانع روبهروی شما خواهدبود. به خود جرئت جنگیدن بدهید. عقبنشینی کار ترسوهاست. به خودتان تلنگر بزنید و یادآوری کنید برای رسیدن به هدفی مهم قدم در این راه دشوار گذاشتهاید، هدفی که ارزش تحمل سختیها را دارد. تسلیم نشوید، مسیر را بشکافید و به جلو حرکت کنید
.
برگرفته از:wikihow.com