تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : admin
حوزه : آموزش
شماره : 2901
تاریخ : 2 دسامبر, 2019 :: 15:31
۱۰ ویژگی حیاتی در یک مدیر استارت آپ خوب

استارتاپ یک پروژه‌ی عظیم و متفاوت است که توانائی‌های ویژه‌ای را می‌طلبد. تمام کارکنان یک استارتاپ باید یک سری قابلیت منحصربه‌فرد را در خود پرورش دهند تا بتوانند در این مسیر باقی بمانند. از همه مهم‌تر در یک استارتاپ رهبر و یا مدیر استارتاپ است که پلی بین کارکنان و سرمایه‌گذاران، سرمایه‌گذاران و محصول، کارکنان و محصول و غیره محسوب می‌شود و باید از قدرت رهبری بسیار بالا برخوردار باشد.
به همین دلیل در این مقاله سعی داریم تا چند ویژگی مهمی که یک رهبر یا مدیر استارتاپ باید داشته باشد را برایتان شرح دهیم.

۱) شناخت تکنیک موفقیت

آیا شما جهت ایجاد انگیزه در افراد از شیوه پاداش و مجازات استفاده می‌کنید؟ آیا می‌توانید با سخنرانی‌های انگیزشی خود به مردم امید و انگیزه ببخشید؟ نوع نگرش شما چیست؟ اعتقاد دارید که باید با کارمندان با زور و خشونت برخورد کرد یا معتقدید که کارکنان به ‌مرور زمان خودشان همه‌چیز را یاد خواهند گرفت؟

با جواب دادن به چنین سؤالاتی شناخت بهتری از سبک مدیریت و رهبری خود به دست می‌آورید. دانستن این موضوع اولین گام جهت بهبود بخشیدن به تکنیک‌های مدیریت یک استارتاپ است. پس بهترین کار برای شروع، تحقیق و مطالعه کردن در مورد تکنیک‌هایی است که باشخصیت و شرایط شما سازگاری دارد.

سپس این تکنیک‌ها را به همراه افراد تیم‌ عملی کنید. اگر تکنیکی در مورد شما مؤثر واقع نشد راه جدیدی را امتحان کنید. از تجربه‌های جدید نترسید و روند یادگیری را به‌خوبی طی کنید. به ‌احتمال‌ زیاد سبک‌های متفاوت مدیریت استارتاپ را امتحان خواهید کرد. اکثر افراد می‌توانند در موقعیت‌های خاص واکنش‌های لحظه‌ای و مناسبی را از خود نشان دهند، این امر به‌تنهایی بیان‌کننده ویژگی یک مدیر نیست.

 

رهبر یک استارتاپ ( استارتاپ های موفق ) باید همیشه برنامه‌هایی اجرایی داشته باشد و بر اساس آن‌ها حرکت کند . رهبری که برنامه نداشته باشد و بر اساس حدس و گمان مسیر استارتاپ را طی کند، مانند فرمانده کشتی است که هدایت کشتی را به باد سپرده و انتظار دارد به مقصد برسد.

یکی از ویژگی‌های برتر مدیران موفق توانایی اخذ تصمیمات و انجام کارها جهت دست‌یابی به نتایج دلخواه خودشان است. زمانی که این مراحل را با موفقیت طی کردید، نحوه رفتار و عملکرد شما تغییر خواهد کرد و این موضوع سبب تغییر شرایط استارتاپ شما خواهد شد.

۲) شناخت توانایی افراد

 

 

 

شناخت توانایی افراد

بعضی‌ها به ‌اشتباه فکر می‌کنند که مدیرعامل یک استارت‌آپ‌ باید باهوش‌ترین و کارآمدترین فرد در استارت‌آپ‌ باشد، درحالی‌که واقعیت آن است که مدیرعاملی می‌تواند در یک استارت‌آپ‌ موفق باشد که باهوش‌ترین و بهترین نیروها را گرد هم آورد؛ کسانی که در حوزه‌هایی خاص به‌مراتب از بقیه حتی خود مدیرعامل نیز باهوش‌تر باشند.

مدیرعامل استارت‌آپ‌ نه‌تنها نباید از استخدام نیروهایی باهوش‌تر از خود بهراسد، بلکه باید کلیه شرایط لازم ازجمله پرداخت دستمزدهای بالا و قابل‌توجه به آن‌ها را فراهم آورد و بستری را فراهم آورد که در آن زمینه رشد و شکوفایی هر چه بیشتر این مجموعه فراهم آید.

مدیریت افراد می‌تواند کاری بسیار سخت و طاقت‌فرسا باشد. این‌که بدانید چگونه و در چه زمانی سبک مدیریتی خود را جهت برطرف کردن چالش‌ها و مشکلات موجود کسب ‌و کارتان تغییر دهید، یکی از اصول مدیریت موفق است.

برخی از کارمندان به کمک انگیزش‌های درونی همکاری خوبی جهت دست‌یابی به مقاصد و اهداف استارتاپ دارند درحالی‌که برخی دیگر به راه‌کارهای متفاوت بیرونی جهت افزایش انگیزه نیازمندند. نوع استعداد و نحوه پرورش یافتن اعضای تیم شما هنگامی‌که احساس کنند مورد توجه نیستند، درک نمی‌شوند و از انگیزه لازم برخوردار نیستند امر مهمی نخواهد بود. یک مدیر استارتاپ خوب کسی است که خود را با تمامی شرایط موجود و اعضای تیمش وفق دهد و تمایل به پیشرفت و حرکت داشته باشد.

توانایی‌های کارمندان خود را به‌گونه‌ای توسعه دهید که وظایف خود را بهتر ازآنچه شما می‌توانید انجام دهند. مهارت‌های خود را به آن‌ها منتقل کنید. این موضوع هدفی مهیج خواهد بود ولی هم‌زمان ممکن است برای مدیران نگران‌کننده باشد که موقعیت خود را به‌واسطه این امر درخطر ببینند.

چنانچه این موضوع شمارا نگران می‌کند از مدیر مافوق خود سؤال کنید «چنانچه من فردی را آموزش دهم که بتواند کارهای مرا به‌خوبی انجام دهد آیا شرکت جایگاه برتری برای من خواهد داشت؟» بسیاری از مدیران باذکاوت دوست دارند ببینند که کارمندانشان مسئولیت‌های خود را توسعه دهند چرا که این امر باعث می‌شود مدیران از به عهده گرفتن و درگیرشان در بعضی مسائل محفوظ بمانند. کمبود فرصت شغلی هیچ‌گاه برای یک مدیر خوب به وجود نمی‌آید. جهان تعداد نامحدودی کار دارد که باید به انجام برسد.

 

 

 

 

 

 

 

 

۳) تمایل به یادگیری در هر زمان

فعالیت به‌عنوان مدیر عامل یک استارت‌آپ‌ به چنان درجه بالایی از پویایی نیاز دارد که نیاز به آموختن و یادگیرنده بودن مدیرعامل آن را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد، به‌طوری‌که مدیرعامل یک استارت‌آپ‌ همیشه و در هر موقعیتی باید اطلاعات و دانسته‌های خود را به‌روز کند و از همه افراد و ارکان شرکت چیزهایی را بیاموزد.

بسیاری از بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌ها که در بسیاری موارد سمت مدیرعاملی آن‌ها را نیز به عهده داشتند، دارای تحصیلات حرفه‌ای در زمینه مدیریت سازمان‌ها نبوده‌اند و مدیران حرفه‌ای محسوب نمی‌شدند و تنها پس از آزمون ‌و خطاهای بسیار و درس گرفتن از شکست‌ها توانسته‌اند تجربه و توان لازم برای مدیریت استارت‌آپ‌ها را به دست آورند.

زاک زمانی قدرتمندترین شرکت اینترنتی حال حاضر دنیا را بنیان نهاد که فقط ۱۹ سال سن داشت و اطلاع چندانی از دانش مدیریت نداشت و تنها از طریق یادگیری پیوسته و همه‌جانبه بود که توانست به مدیرعاملی موفق و برجسته در استارتاپ تبدیل شود.

۴) چالش پذیری

 

 

 

 

چالش پذیری

یکی از ویژگی‌های اصلی استارت‌آپ‌ها به ریسک‌های پرشمار و پیش‌بینی ‌نشده در آن‌ها مربوط می‌شود و بنابراین مدیرعامل یک استارت‌آپ‌ همیشه باید خود و شرکتش را برای رویارویی با شدیدترین و مهلک‌ترین خطرها آماده سازد تا در صورت لزوم بهترین تصمیمات را اتخاذ کند.

باید همیشه به یادداشت که استارت‌آپ‌ها روی دریایی خروشان و پرتلاطم که مملو از ناشناخته‌هاست درحرکت هستند.

معمولاً کسی در استارتاپ حرفی از جرئت نمی‌زند. حتی قدم گذاشتن داخل این گود نیز جرئت می‌خواهد. ازآنجا به بعد نیز، وقتی تمام اطرافیانتان به شما می‌گویند این کار دیوانگی است، باید جرئت ادامه دادن مسیر خود را داشته باشید. باید جرئت انجام کاری که فکر می‌کنید درست است را داشته باشید، فارغ از اینکه عقل سلیم دراین‌باره چه می‌گوید.

 

و درنهایت، باید جرئت این را داشته باشید که یکسر و گردن بالاتر از دیگران بایستید، استثنایی باشید، دشمن پیدا کنید، وقتی هر کس دیگری می‌گوید بله، بتوانید نه بگویید، و آن‌قدر اعتمادبه‌نفس داشته باشید که بتوانید خودتان باشید.

 

۵) اهمیت به کارکنان

اغلب کسانی که در استارت‌آپ‌ها کار می‌کنند نیروهای جوان و خلاقی هستند که دوست دارند توسط مدیران مافوق خود دیده شوند و به نظرات آن‌ها توجه شود. بنابراین یکی از اولویت‌های شما به‌عنوان مدیرعامل یک استارت‌آپ‌ عبارت است از توجه کردن واقعی به نظرات و پیشنهادهای کارکنان و ارزش قائل شدن برای آن‌ها.

شما می‌توانید این کار را با ارسال ایمیل‌های انگیزشی برای کارکنان و نظر خواستن از آن‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی انجام دهید و از این طریق به کارکنانتان بقبولانید که نظرشان برای شما مهم است.

یک رهبر موفق استارتاپ همکاران و کارمندان خود را می‌شناسد و مشکلات آن‌ها را درک می‌کند و سعی در حل مشکلات دارد و اگر توانایی همدردی با اطرافیانش را نداشته باشد ، اطرافیان کم‌کم احساس بی‌ارزش بودن خواهند داشت که درنتیجه بازده کاری کارمندان کاسته می‌شود و درنهایت این اتفاق می‌تواند ضربه جدی را به کسب‌وکار او وارد می‌کند.

برای اینکه یک مدیر استارت آپ خوب باشید باید کارمندان خود را دوست داشته باشید و بتوانید ارتباط مناسبی با آن‌ها برقرار کنید. این موضوعی نیست که بتوانید درباره آن به دیگران دروغ بگویید و نقش بازی کنید.

چنانچه از ارتباط با کارمندان خود لذت نمی‌برید، مدیریت آن‌ها بسیار دشوار خواهد بود. باید بتوانید در استارت آپ خود زمینه گسترده‌ای از ارتباطات را فراهم آورید. شما به ارتباطات نیاز دارید نه لزوماً ارتباط دوستانه شخصی. شما باید بتوانید افراد را ترغیب کنید تا به شما اطلاع دهند در استارت آپتان چه می‌گذرد و بازخورد تصورات افراد درباره استارت آپ و نقش شما در آن را به اطلاعتان برسانند.

 

 

 

 

 

 

 

 

۶) روابط عمومی بالا

 

 

 

 

روابط عمومی

اگر شخصیت همه مدیران موفق دنیا را تحلیل کنید به این نتیجه مارسید که انسان‌هایی بسیار دلسوز و محترمی هستند که به هر شخصی بی‌توجه به اینکه در چه مقامی است و یا چقدر ثروت دارد ، احترام می‌گذارند. زیرا اگر این تیپ شخصیت را نداشته باشند ، نمی‌توانند ارتباط خوبی با افراد مهم بسازند. و همان‌طور که می‌دانید دنیای کسب‌وکار و استارت آپ ، دنیای ارتباطات است و بدون داشتن دوست و ارتباط با آدم‌های جدید نمی‌توانید زیاد موفق باشید.

۷) ایجاد انگیزه در کارمندان

برای کارمندان خود به‌طور شفاف توضیح دهید موفقیت ازنظر سازمان چیست و آن‌ها چگونه می‌توانند دستاوردهای خود را ارزیابی کنند. اهداف باید واقع‌گرایانه انتخاب شوند. زمان‌بندی پروژه‌ها باید توسط افرادی تنظیم شود که خود در انجام آن دخیل هستند.

کارمندان ممکن است موعدهای کاری و برنامه زمان‌بندی که دوستانه در بین خودشان تعیین‌شده باشد را بپذیرند؛ ولی نسبت به زمان‌بندی تحمیل‌شده از مدیریت که با واقعیت کاری آن‌ها هماهنگی ندارند واکنش نشان دهند. تعریف اهدافی که برای سازمان قابل‌دسترسی نباشند باعث از بین رفتن شالوده سازمان می‌شوند.

در یک استارت آپ موفق، علاوه بر جلسات منظم گروه‌های کاری و جلسات یک‌نفره بین مدیران و کارمندان، باید به‌طور منظم گردهمایی‌هایی برگزار شود و مدیران توسط ایمیل مرتباً با کارمندان در ارتباط باشند و آنچه از ایشان توقع دارند به آن‌ها اطلاع دهند.

 

چنانچه یک مشتری محصولات یک شرکت دیگر را انتخاب کند باید موضوع بررسی شود و به کارمندان گفته شود که «دفعه بعد این ما هستیم که باید برنده باشیم. برای این کار چه چیزهایی نیاز داریم؟»

 

۸) قاطعیت

 

 

 

 

قاطعیت

هیچ‌گاه در تصمیم خود تجدیدنظر نکنید. از زمان و فکر خود به‌طور مناسب استفاده کنید تا تصمیم قطعی خود را به‌طور مناسب در همان بار اول بگیرید و دیگر به آن برنگردید. چنانچه جزو افرادی باشید که یک مسئله را مدت‌ها باز نگه می‌دارند این امر باعث می‌شود که نه‌تنها در کار مدیریت اجرایی خود خلل وارد کنید بلکه خودتان نیز به مدیری تبدیل می‌شوید که نمی‌تواند در زمان مناسب و همان بار اول تصمیم‌گیری کند.

کارمندان از رهبری که قاطعیت ندارد بیزارند. باوجوداین، منظور این نیست که باید درباره هر چیزی در لحظه تصمیم بگیرید یا اینکه اگر تصمیمی گرفتید هرگز در آن تجدیدنظر نکنید. اگر مدیری در تصمیم‌گیری خود قاطع نباشد و چند بار تصمیم و گفته خود را تغییر دهد.

پس از مدتی کارمندان ،او را شخصی بی‌درایت و بی‌لیاقت ( چون به کار خود اعتماد ندارد ) تلقی می‌کنند که این اتفاق برای هر مدیری یک فاجعه است. به‌عنوان مدیرعامل یک استارت‌آپ‌ باید یاد بگیرید که به بسیاری از همکاران، سرمایه‌گذاران و کارکنانتان نه بگویید.

همه ما می‌دانیم که بله گفتن به‌مراتب سخت‌تر از نه گفتن است و به همین دلیل هم هست که نه گفتن دردسر‌های بیشتری را به دنبال دارد. بنابراین تا آنجا که می‌توانید بانه گفتن هدفمند و معقول به درخواست‌های نامعقول و نامربوط دیگران، از منحرف شدن شرکتتان از مسیر اصلی خود جلوگیری کنید.

۹) اولویت نداشتن منافع شخصی

اغلب کارآفرینان حد معینی از منافع شخصی را در نظر می‌گیرند که این مشکلی ندارد. بااین‌حال، رهبران سریالی و موفق استارتاپ‌ها، منافع ذی‌نفعانشان را بر منافع شخصی‌شان مقدم می‌دارند. موقعیت‌های اجتناب‌ناپذیری ممکن است پیش بیاید که در آن‌ها مدیران اصلی می‌توانند دور از چشم بقیه زد و بند کنند و درآمد خود را به قیمت کوتاهی در حق همکاران و سرمایه‌گذارانشان افزایش دهند.

آن دسته از مدیرانی که فعالیت‌هایشان به‌طور پیوسته موفق بوده است در برابر این وسوسه مقاومت می‌کنند. هر استارت‌آپی بر اساس یکسری دیدگاه‌ها و آرمان‌ها شکل‌گرفته که مدیرعامل آن حتماً باید به‌طور کامل پاسدار و وفادار به آن‌ها باشد.

نگاه مدیرعامل یک استارت‌آپ‌ نه یک نگاه کوتاه‌مدت و زودگذر بلکه نگاهی بلندمدت و راهبردی باید باشد تا درنتیجه بقای استارت‌آپ‌ در آینده تضمین شود. به عبارت بهتر، یکی از علل اصلی ماندگاری و بقای استارت‌آپ‌های موفق در دنیای پرتلاطم امروز، وفاداری صددرصدی بنیان‌گذاران و مدیران عامل نسبت به رسالت و آرمان‌های آن است و در غیر این صورت سرنوشت بسیاری از استارت‌آپ‌هایی که مدت کوتاهی پس از تأسیس و به‌رغم موفقیت‌های اولیه از بین رفتند، در انتظار هر شرکت نوپایی خواهد بود.

بااین‌همه باید دانست که تحقق آرمان‌ها و اهداف متعالی یک استارت‌آپ‌ در کوتاه‌مدت مثلاً طی یک سال اول فعالیت آن امکان‌پذیر نخواهد بود، همان‌طوری که این اتفاق پس از حدود یک دهه برای استارت‌آپ‌های موفقی چون گوگل یا فیس‌بوک و توییتر افتاده است. در این راستا دستیابی استارت‌آپ‌ها به اهداف کوتاه‌مدت و کوچک باید به‌مثابه تکمیل شدن تدریجی قطعات کوچک پازلی باشد که درنهایت تصویر کلی و آرمان استارت‌آپ‌ را شکل می‌دهند.

۱۰) ارتباط همیشگی با کارکنان

بنیان‌گذار یا مدیرعامل یک استارت‌آپ‌ هیچ‌گاه نباید خود را بی‌نیاز از داشتن ارتباط مستمر با کارکنانش بداند، چراکه مرگ یک استارت‌آپ‌ زمانی فرامی‌رسد که پیوند بین کارکنان خلاق و نوآور آن با مدیریت شرکت تضعیف شود یا به‌طورکلی قطع شود.

از طریق ایجاد ارتباط نزدیک و هدفمند است که رسالت و آرمان‌های یک استارت‌آپ‌ به تمام کارکنان منتقل می‌شود و آن‌ها برای تحقق اهداف شرکت تهییج و تشویق می‌شوند. در زمان برقراری ارتباط با کارکنان باید به یادداشت که زبان مورداستفاده از سوی مدیرعامل نه یک‌زبان فنی و بیش‌ازحد رسمی، بلکه باید یک‌زبان نرم و ساده باشد تا به دل کارکنان بنشیند و برای آن‌ها قابل‌فهم نیز باشد. یکی از ملزومات کار کردن به‌عنوان مدیرعامل استارت‌آپ‌ها این است که مدیرعامل خود از نزدیک دستی بر آتش داشته باشد و از پشت‌میزنشینی و دستور دادن صرف پرهیز کنند.

 

کارکنان باهوش استارت‌آپ‌ها عاشق مدیرعاملی هستند که در کنار آن‌ها و دوشادوش آن‌ها کار کند و با مشکلات آن‌ها آشنا باشد. یکی از رازهای موفقیت استارت‌آپ‌ها در نزدیکی و همدردی بنیان‌گذاران و مدیران عامل آن‌ها با کارکنانشان نهفته است.

منبع: تیوان

© 2024 تمام حقوق این سایت برای دیده شو محفوظ می باشد.