جو کارآفرینی و استارتاپی در این دو سال در کشورمان بسیار شدت گرفته و علاوه بر نمونهگیری مدلهای کسب و کار موفق به دنبال نمونهگیری دره سیلیکون (Silicon Valley ) هستیم.
از نظر همه بزرگان داخلی و خارجی این روحیه کارافرینی، آینده خوش و هیجانانگیزی را برای شکوفایی اقتصاد کشورمان به همراه خواهد داشت و من هم با این موضوع موافق هستم و قصد دارم در این مقاله نکاتی را برای جلوگیری از اشتباهات استارتاپی مطرح کنم.
خودتان را فریب ندهید!
موفقیت برخی از رهبران فضای آنلاین همه جوانان مخصوصاً برنامه نویسان را به سمت کارافرینی اینترنتی میل میدهد. در این دو سال گذشته در برنامههای متعدد استارتاپی شرکت کردم و در اکثر برنامهها از نمونه موفق اینترنتی دعوت بهعملآمده بود و مصاحبه عمومی با این افراد انجام میشد و به این نتیجه میرسیدند که میتوان در جامعه امروزی اقتصادی ایران به موفقیت رسید.
خب این روی زیبای کارآفرینی است که همه نتایج خوب را برای شما بازگو میکنند تا شما انگیزه برای حرکت بگیرید. جالب است بدانید که بیش از ۹۰ درصد استارتاپ ها در دره سیلیکون با آنهمه امکانات و آموزش صحیح شکست میخورند و داشتن یک ایده شما را به موفقیت نمیرساند. کارآفرینان موفق با داشتن یک ایده به موفقیت و ثروت نمیرسند بلکه تلاش و پشتکار شبانهروزی آنهاست که منتهی به اجرایی شدن ایده و درنهایت موفقیت کارآفرین میشود. خون و دلها خورده میشود تا یک کسبوکار به نتیجه میرسد.
زمان و انرژی بگذارید!
برای شروع یک کسب و کار باید زمان و انرژی کامل در طول روز بگذارید. اینکه شما از این به بعد مدیر کسب و کار خودتان هستید زیباست اما دلیل بر این نیست که ثروتمند شدید! زندگی کارآفرینان از بیرون زیباست اما از درون پر از تلاش است، تلاشهای روزانه و هفتگی.
اگر تصمیم دارید که کسبوکار جدیدتان را به موفقیت برسانید سه سال اول برای شما حیاتی است. باید با جون و دل برای کسبوکارتان زمان و انرژی صرف کنید. استارتاپ شما همانند بچه شماست و یک نوزاد یکروزه نیاز به مراقبت بسیار زیادی دارد تا راه رفتن و حرف زدن را یاد بگیرد.
زمانی که فرزندتان به سهسالگی میرسد میتوانید امیدوار باشید که برخی کارهای روزانه را خودش میتواند انجام دهد اما کماکان نیاز به مراقبت و پرورش متفاوتتری نسبت به سه سال ابتدایی دارد.
درواقع یک استارتاپ در سه سال اول کاری خود، برای ورود به بازار و بقا در بین رقبا میجنگد که مستلزم تلاشهای مفرط است اما پس آن نیاز به رشد و بالندگی دارد که با چالشهای دیگری روبرو هستید و باید برای آنهم برنامهریزی مناسبی داشته باشید.
رقیبان را دستکم نگیرید!
جملهای که بهشدت از آن متنفرم: ” ما رقیب نداریم “. هر وقت این جمله از زبانتان جاری شد بترسید، چون رقیب نداشتن یعنی انگیزه برای پیشرفت نداشتن، یعنی کِرِخت شدن.
اگر شما ایده جدیدی دارید که کسی تا به امروز آن را پیادهسازی نکرده، به معنای این نیست که شما رقیب ندارید. اگر شما با تیزهوشی، تمایز قابلتوجهی در محصولات و خدمت خود ارائه کنید، شاید شما رقیب مستقیم نداشته باشید اما صد در صد رقیب غیرمستقیم خواهید داشت و باید برای غلبه بر مشکلات ناشی از آن برنامهریزی کنید.
همچنین ممکن است آنقدر در همان سالهای ابتدایی خوش بدرخشید که سرمایهگذاران فضا را مناسب ببینند و به رقابت با شما بپردازند. بنابراین برای کسب و کار خود باید ارتشی در نظر بگیرید تا بهمحض حمله رقبا، واکنش صحیح و برنامهریزیشدهای انجام دهید.
از ایدههای لوس پرهیز کنید!
شروع یک کسب و کار، پیدا کردن یکراه حل برای یک مسئله ریاضی نیست! اگر به اپلیکیشن های ساختهشده موبایل نگاهی بی اندازید متوجه میشوید که برای هر چیزی یک اپلیکیشن نوشتهاند به این امید که انقلابی را به پا کنند و به ثروت برسند.
به فکر کسب و کارهایی باشید که مشکل تعداد زیادی از مردم را حل کند تا بتوانید روزبهروز خدمات پیشرفتهتر و بهتری ارائه کنید. به فرهنگ و نحوه رفتار مصرف مردم دقت کنید و صرفاً ایدههای موفق خارجی را کپی نکنید چون بعضی از ایدههایی که در خارج از کشور به نتیجه رسیدهاند مختص فرهنگ و رفتار مردم آن کشور است.
فقط متخصص بودن کافی نیست!
موقعیت کسب و کارهای اینترنتی در ایران بِکر است اما دلیل بر این نیست که متخصصان IT، کارآفرینان اینترنتی موفقی باشند. خوشبختانه کشور ما برنامه نویسان خبرهای دارد و در کنار صادرات برنج و زعفران، در این سالها متخصصان برنامهنویس زیادی به کشورهای پیشرفته صادر کردهایم و همینطور متخصصان مختلف در بقیه حوزههای صنعتی. اینکه شما متخصص یک حوزه باشید دلیل بر این نیست که بهتنهایی بتوانید یک کسب و کار موفق در حوزه تخصصی خود داشته باشید.
یک آشپز ماهر لزوماً نمیتواند یک رستوران موفق داشته باشد اما یک رستوران موفق حتماً یک آشپز ماهر و یک مدیر لایق دارد. سعی کنید در شروع کارافرینی تیم خوبی از تخصصهای مختلف تشکیل دهید. فردی را حتماً برای مدیر بازاریابی خود در نظر بگیرید چون استارتاپ ها معمولاً محصول خوبی تولید میکنند اما برای فروش آن برنامهای ندارند و با خیال خود فکر میکنند محصول خوب باشد فروش اتفاق میافتد درصورتیکه اینچنین نیست.
تحقیقات فراموش نشود!
بعدازاینکه تصمیم گرفتید ایده خود را اجرایی کنید، قبل از اجرا مواردی از قبیل؛ قوانین موجود در کشور، رفتار مصرف مشتریان، رقبای مستقیم و غیرمستقیم، نمونههای خارجی موفق و … را بررسی کنید. شاید در همین بررسیها به ایدههای بهتر و پرسودی رسیدید و یا شاید خودتان را برای چالشهای پیش رو آمادهتر کردید.
استارتاپ پول میخواهد!
اگر به دنبال کار برای کسب درآمد جهت گذراندن امورات زندگی هستید و شغل مناسبی پیدا نمیکنید به سراغ کارآفرینی نروید.
یک استارتاپ، اگر تیم خوبی داشته باشد و تلاش زیادی برای به ثمر رساندن ایده متمایز خود در بازار داشته باشد قطعاً به نتیجه میرسد اما به زمان نیاز دارد. در همان شروع کار انتظار درآمدزایی نداشته باشید.
شما در حال ساختن یک ساختمان بسیار زیبا هستید و تا زمانی که سقفها و دیوارهای سازه شما ساخته نشده باشد نمیتوانید به آن پناه ببرید.
نمیتوان زمان دقیقی برای به درآمد رسیدن یک استارتاپ موفق پیشبینی کرد اما تجربه به من نشان داده که در بهترین حالت تا ۶ ماه حداقل شما برداشتی از کسب و کارتان نخواهید داشت و این زمان ممکن است به چند سال برسد.
به فکر ایدههای سخت نباشید
ایده مهم است اما نه آنقدر که موفقیت را تضمین کند. هرچقدر تواناتر در اجرای ایدههای ساده باشید در مسیر موفقیت گام برداشتهاید.
به گذشته کسب و کارهای موفق فعلی نگاهی کنید متوجه میشوید که شاید یک ارائه بهتر در خدمت، یک برخورد بهتر، پیشنهاد یک راهحل عالی برای مشتری، شما را در بازار فعلی ایران بهراحتی متفاوت میکند.
بسیاری از کسب و کارهای داخلی اصول اولیه را نمیدانند و شما با رعایت چند نکته ریز و برنامهریزی مناسب خیلی راحت میتوانید بازار را مال خود کنید. به نظر من به جای تمرکز بر ایدههای سخت باید بر ندانستههای رقبا تمرکز کنید.
منبع: این مقاله در شماره ۹۰ مجله راز با عنوان BUBBLE STARTUP توسط نادر قاهری چاپ شده است.